نکات آموزشی

نکات آموزشی

نکات آموزشی

نکات آموزشی

۱ مطلب در مارس ۲۰۲۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

به عنوان یک ابزار ادبی، ژانر مانند یک قرارداد اجتماعی ضمنی بین نویسندگان و خوانندگان آن ها است. این بدان معنا نیست که نویسندگان باید از تمام قراردادهای مربوط به یک ژانر خاص پیروی کنند. با این حال، الگوهای سازمانی در یک ژانر وجود دارند که خوانندگان تمایل دارند انتظار داشته باشند.

انتظارات عمومی به خوانندگان اجازه می دهد تا با اثر ادبی آشنا شوند و به آن ها کمک می کند تا اطلاعات ارائه شده توسط نویسنده را سازماندهی کنند.

علاوه بر این، رعایت قواعد ژانر می تواند رابطه نویسنده با خوانندگان و چارچوبی برای ادبیات آن ها ایجاد کند.

در اینجا چند نمونه از ژانرها در ادبیات و قراردادهایی که آن ها نشان می دهند آورده شده است:

مثال: مکبث اثر ویلیام شکسپیر

فردا، فردا، فردا،

هر روز در این قدم های کوچک می خزد

تا آخرین هجای زمان ثبت شده،

و تمام دیروزهای ما دیوانه ها را روشن کرده است

راه مرگ غبارآلود، خروج از خانه، شمعی کوتاه!

زندگی gt؛ مهارت ها - همشهری دو - زهره بانی:

که ساعت خود را روی صحنه می کوبد و می کوبد

و بعد دیگر چیزی شنیده نمی شود: داستان است.

در حالی که یک ابله، پر از صدا و خشم،

هیچ چیز را امضا نکنید.

ژانر رسمی این اثر ادبی شناخته شده درام یا نمایشنامه شکسپیر است.

مکبث را می توان به عنوان یک تراژدی ادبی دسته بندی کرد که در آن بازی عناصر یک اثر تراژیک کلاسیک را نشان می دهد. به عنوان مثال، شخصیت مکبث با ویژگی ها و مسیر یک قهرمان تراژیک هم سو است که نقص تراژیک آن سقوط او از قدرت به نابودی را به همراه دارد.

این قوس غم انگیز قهرمان داستان اغلب منجر به کاتاریس (رهایی عاطفی) و همدلی بالقوه در میان خوانندگان و اعضای مخاطب می شود.

نمایشنامه شکسپیر علاوه بر نشان دادن ویژگی های کلاسیک و قواعد ژانر تراژیک، به عنوان یک تراژدی نیز برای خوانندگان و مخاطبان مدرن طنین انداز می شود.

در این بخش، یکی از مکبث، سرخوردگی و رنج خود را بیان می کند و در آن، با تمام تلاش ها و اقدامات سرزنش آمیزش در به دست آوردن قدرت، زندگی اش به جایی نمی رسد. مکبث می فهمد که مرگ اجتناب ناپذیر است و هیچ قدرتی نمی تواند این حقیقت را تغییر دهد.

در حالی که شخصیت مکبث با فناپذیری و بی معنایی مجازی زندگی خود مواجه می شود، از خوانندگان و مخاطبان خواسته می شود که همین کار را انجام دهند.

سخنان مکبث بدون تایید یا تایید مثبت، به همان اندازه که برای شخصیت خودش غم انگیز است، برای خوانندگان و مخاطبان نیز غم انگیز است.

تراژدی های شکسپیر نیز مانند مکبث، به همان اندازه که در زمان نوشته شدنشان مرتبط بودند، در حال حاضر نیز مرتبط هستند. موضوعات قدرت، جاه طلبی، مرگ، عشق و سرنوشت که در آثار ادبی تراژیک او گنجانده شده اند، جهانی و بی زمان هستند. این امر به تراژدی به عنوان یک ژانر اجازه می دهد تا برای خوانندگان و مخاطبان مدرن و آینده قابل ارتباط باقی بماند.

  • ari nori